پيام
+
صداي غربت مارا ز احساسم تو ميخواني...شدم از درد تنهايي گلي پژمرده و غمگين...ببار اي ابر دلتنگي كه دردم را تو ميداني....
*مهاجر*
90/12/5
* راوندي *
ميفرموديد
سكوت نازك قلبم
من زير اون فيدتون شعرو ادامه دادم
* راوندي *
ممنون . بعداً بيشتر صحبت ميکنيم اما الآن مادرم فرا خوان زده با اجازه بايد برم . خدانگه دار تا بعد .
سكوت نازك قلبم
باشه......فعلا