با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+من از تاريكي شبهاي فرداسوز ميترسم...از اين تنهايي تكراري هر روز ميترسم...من از شب سايه هاي پشت هر ديوار ميترسم...از اين تخريب و فرسايش از اين آوار ميترسم...
بدون تو نمي ميرم فقط با مرگ درگيرم...بدون مرهم دستات يه زخم كهنه و پيرم...نمي تونم نمي ميرم فقط با مرگ درگيرم...نمي مونم نمي دونم از اين تكرار دلگيرم.......از اين تكرار دلگيرم - سكوت نازك قلبم
+روي قبرم بنويسيدمسافر بوده/بنويسيد كه يك مرغ مهاجر بوده/بنويسيد زمين كوچه ي سرگردانيست/او در اين معبر پرحادثه عابر بوده/صفت شاعر اگر همدلي و همدرديست/در رثايم بنويسيد كه شاعر بوده/غزل هجرت من را همه جا بنويسيد/روي قبرم بنويسيد مهاجر بوده..........
+روي قبرم بنويسيد کبوتر شد و رفت<br> زير باران غزلي خواند،دلش تر شد و رفت<br>چه تفاوت که چه خورده است غم دل يا سم<br> آنقدر غرق جنون بود که پر پر شد و رفت<br>روز ميلاد ، همان روز که عاشق شده بود<br> مرگ با لحظه ي ميلاد برابر شد و رفت<br>او کسي بود که از غرق شدن مي ترسيد<br> عاقبت روي تن ابر شناور شد و رفت