سکوت نازک قلبم
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
همه می گذرند و می گویند *چقدر عجیب عاشق شدی*
و من بی توجه به گفته ها دامن چین چین آرزو می پوشم...
پولک شادی به سر میزنم تا تو بیایی...با طنین فراموشی نبودن ها
ولی کم کم پولک ها شل شدند و افتادند...
و تیک تاک ثانیه های انتظار به من می فهماند چقدر دیر است...
و دیدم که تو هرگز نمی آیی...
نمی خواهم باور کنم که حالا میان اموات خاموش اشک همه میگذرند و میگویند.....
چقدر ساده فراموش شدی............
نوشته شده در شنبه 90/11/22 ساعت
12:30 عصر توسط ثنااکبرزاده| نظرات ()